loading...
روستا شناسی
ابوالفضل مددی بازدید : 109 دوشنبه 08 تیر 1394 نظرات (0)

 

 

تاليف و ترجمه  ابولفضل مددي

مقدمه :

      امپراطوري هيتي1 در شرق آسياي صغير , در حوضه رودخانه قزل ايرماق , كه در روزگار باستان هاليس2 كه بعد كاپادوكيه3 ناميده شد . تشكيل گرديد , بعدها با تشكيل امپراطوري تمام اراضي سرزمينهاي كوهستاني درشمال بين النهرين شامل سراسر آسياي صغير در روزگار باستان , اقامتگاه طوايف هيتي بوده است .

آسياي صغير سرزمين مرتفعي است كه ازسواحل درياي اژه درغرب تا سلسله كوههاي بلند در شرق تركيه گسترده شده است .دراين منطقه شرايط طبيعي براي كشت آبي مساعد نبود . زيرا ابرهاي باران زا بيشتر بر بخش هاي اعظم دامنه هاي توروس وتپه هاي مجاور درياي سياه مي بارد سبب رويش جنگلهاي انبوهي شده كه دسترسي به اين منطقه با دشواري مواجه نموده است . بدين ترتيب , نجد مركزي سرزميني جلگه مانند و خشك است و تنها در دره هاي رودخانه ها است كه آب و سرپناه كافي براي سكونت مي توان يافت . در سرزمين هيتي ها در شمال رودخانه كاپادوكس4 ( دليجه ايرماق) نهرها و دره ها به مراتب بيشتر و نواحي اطراف آن كمتر بي سبزه و درخت است . در اينجا هر قطعه زميني وابسته به دهكده اي است ودرآن در كمال وسعي وكوشش كشت وزرع مي شود , اما فقدان درخت برروي زمينهاي مرتفعتر باعث شگفتي است ودر آنجا سرپناهي در برابر بادهاي سوزان شمالي وجود ندارد5. دردوره هيتي ها مردم بيشتر مساعي خود را صرف كشاورزي مي كردند و اقتصاد آنها مبني بر كشاورزي بوده است , آنها آموخته بودند كه براي آبياري باغات و تاكستانها كانالهاي كوچكي ايجاد كنند . در نزد آنها كشاورزي نقشي كوچكتر از دامپروري داشت . آنان درچراگاههاي كوهستاني رمه هاي بزرگ اسب و گوسفند نگاهداري مي كردند .اين ناحيه حتي در هزاره سوم قبل از ميلاد پشم بسيار خوبي داشت وتكامل دامپروري بصورت گله هاي بزرگ اقتصاد هيتي ها را شكل داده بود .آنها در تعليم دادن اسب ها مهارت داشتند .

      سلسله كوههاي بزرگ آناطولي از لحاظ فلزات غني هستند , در روزگار باستان مورد بهره برداري قرار مي گرفتند . كاپادوكيه از لحاظ فلزات (مخضوصاً نقره) بسيار غني بود وبه صورت سكه از آن استفاده مي شد ومس ومفرغ از فلز معمولي بود كه براي ساختن سلاح وابزارهاي مختلف به حد وفور استفاده مي شد وآهن مصرف محدود داشت واگرچه از شمشيرهاي آهني والواح نوشتني آهني و تنديسهاي لاهني ازخدايان وحيوانات درمتون هيتيايي نام برده شده است .دراين ميان مس ازصادرات عمده بازرگانان آشوري در كاپادوكيا پيش از تاسيس دولت حاتي بوده است  و فعاليت بازرگاني آشوريان بيش از يك قرن ادامه داشت , ناگهان متوقف شد . كاپادوكيا به سبب هنر فلز كارانش شهرتي بسزا داشت و كوهستانهايش پوشيده از درخت وسنگ بود . 

      جريان تشكيل طبقات اجتماعي ودولت نزد هيتي ها هنوز بسيار كم شناخته شده است , بنظر مي رسد پادشاه انتخابي بوده و انتصاب وليعهد دربرابر اجماع مشايخ وبرزگان با موافقت آنها انجام مي شد . وپادشاه درعين حال فرمانده كل قوا , مرجع عالي قضايي , وكاهن اعظم بود ومسئوليت روابط خارجي وبرگزاري مراسم مذهبي وجشنها را به عهده داشت وبنظر مي رسد تنها وظايف قضايي به زير دستان محول شده بود .خويشان شاه از امتيازات ويژه اي برخوداربودند وبزرگترين مناسب دولتي به آنها مي رسيد و دولت هيتي يك طبق انحصار طلب بود و شهرها بوسيله مشايخ اداره مي شدند . اشراف نيز املاك وسيعي دراختيار داشتند .

درباره مردم عادي اطلاعات كمي داريم , بيشتر آنها كشاورزاني بودند برروي زمين كار مي كردند و طبق صنعتگرنيز وجود داشت  , همچنين از معماران وبافندگان وچرم كاران , كوزه گران نيز نام برده شده است .

      مردم اين ناحيه از اقوام مختلف بودند. در هزاره سوم قبل از ميلاد قبايل هاتي در آنجا مي زيستند كه نام خود را بدان كشور دادند. زباني كه آنها باآن سخن مي گفتند به زبانهاي اهالي ماوراي قفقاز نزديك بود . چون فرهنگ مادي هاتي ها و قبايل باستاني ماوراي قفقاز از بسياري جهات به يكديگر شباهت داشت . بعدها , احتمالاً در بين هزاره سوم و دوم قبل از ميلاد , آسياي صغير بوسيله ساير قبايل , نزيت ها و لوئيت ها كه به زبان هند واروپايي سخن مي گفتند اشغال شد كه پس از اشغال سرزمين هاتي آنان نيز نام هاتي يا هيتي برخود نهادند.       

      دراين دوره در شرق آسياي صغير قبايل (يا اتحاديه قبايل) تشكيل گرديده بود كه همواره با يكديگردر حال جنگ بودند. اين قبايل در اطراف مراكز كاملاً مستحكمي كه مهمترين آنها كوسار , نشسا و هاتوزا (هات توساس)بود,گرد آمده بودند در آغاز فرمانروايان كوسار برتري داشتند .آنان نشسا را به اطاعت آورند و هاتوزا را ويران ساختند , ولي چندي بعد هاتوزا پايتخت امپراطوري هيتي شد .

      بطوريكه از كاوش ها استنتاج شده است , هاتوزا ( هات توساس )داراي حصاري با دو ديوار بود و ديوارهاي قطور آن ازيك خاكريز وتخته سنگ هاي بزرگ و خشت خام تشكيل يافته و برج هايي در فواصل منظم در آن برپا شده بود . تمام اينها صورت دژمستحكمي باين شهر مي داد .

      با اين مقدمه وبراساس آثار بدست آمده از منطقه مورد نطر نگاهي بر سير تحول زيست مردماني خواهيم داشت كه روزگاري براساس عامل غارت و دفاع دست به طراحي و ساخت فضاي زيست خويش زده اند.همچنين گذشت زمان وتغييرات در ساختار فرهنگي و اجتماعي مردم و استيلاي دولتهاي ديگر عملاً تحولاتي در اين منطقه صورت پذيرفته و تا امروز كه در محدوده سياسي و حكومتي دولت قرار گرفته است تحولات ديگري در حال شكل گيري است .

      در شكل گيري و تحول منطقه مورد مطالعه نقش اساسي سه مقوله جهان بيني , اقتصاد و اقليم را نبايد از نظر درو داشت .

تاريخ توسعه تمدن شهر و شهرنشيني بين سالهاي 3500 تا 1500 پيش از ميلاد

 

 

كاپادوكيا

كاپادوكيا1، در چهارراه‌هاي تجاري دنياي قديم ,(كاتپاتوكا) كه همانطور در متن‌هاي عهد عتيق بدان اشاره‌شده است قرار گرفته بود سوالي كه در اين زمينه  وجود دارد اين است كه آيا كاپادوكيا ,خودش را تكامل پيدا كرده است , و دراين مورد نقطة‌ نطرات  متفاوت وجود دارد .

كاپادوكيا دريك ناحيه فلاتي خيلي بزرگ قرار گرفته كه از شمال به سواحل درياي سياه و كوههاي مجاور آن همچنين به كوه‌هاي تورس , ازجنوب  به اكساراي و درياچه توز واز غرب به مالاتيا و از شرق به  درة‌ حاصلخيز فرات  محدودشده است .

فووران شديد آتشفشان‌هاي كوهستاني  ارجيست2 و حسن3 داغي , سه ميليون سال پيش فلات  آناتولي را پوشانيد. وو يژگي خاصي به ناحيه داد  و جلگه مرتفعي از سنگ توف پر از منفذ و خلل وفرج بوجود آورد ه كه سراسر ناحيه را با لايه هاي ضخيم از سنگهاي توف پوشانيود كه در طي قرون , در اثر  باد و باران فرسايش پيدا كردند و مناظر و چشم انداز زيبا از صخره  مخروطي نرم با درههاي عميق و قله نوك تيز ودره هاي  سرسبز و رنگارنگ با درختان جنگلي, با ويژگيهاي اقليمي  ,تابستان گرم خشك وزمستان سردخشن  بوجود آمد .

 زمين اين ناحيه بطور شگفت آوري حاصلخيزاست .كشاورزان درختان وگياهان مختلفي كشت مي كردند .همچنين كارخانه هاي شراب سازي در اين ناحيه يك صنعت مهمي بود . مردم هنوز هم در پناهگاه هاي از صخره كنده شده زندگي مي كنند زيرا  به سرما در تابستان وگرما در زمستان نيازمند بودند .

 

اين منطقه يكي از مناطق بي نظير وزيبا در جهان است, دراين منطقه مساكن كه از صخره  ها ساخته شده به 4 هزار سال قبل از ميلاد برمي گردد , همچنين كليساهاي كوچك و صومعه هاي كه در دوره هاي امپراطوري بيزانس ساخته شده ديده مي شود كه  امروز همراه  با مساكن غاري شكل و سكونتگاههاي روستايي در مناطق آتشفشاني توف , چشم انداز موزوني را بوجود آورده است .  

كاپادوكيا يك سرزمين خيالي از دودكش‌ها ي شگفت انگيز وكليساهاي صخره اي و شهرهاي زير زميني با تونلهاي پيچيده كه بر روي صخره هاي  از تشكيلات زمين شناسي نرم بوجودآمده بود پناهگاه مسيحيان كه در روزهاي اوليه ترويج مسيحيت كه ازآزار امپراتوري روم در رنج بودند . دراين دوره پيروان حضرت مسيح ازسوي روميان تحت تعقيب وشكنجه قرار مي گرفتند .

ناحيه كاپادوكيا بوسيله يك سري از دولت هاي مستقل وكوچك كه تحت سلطه يك پادشاه و كاهن اداره مي شد در اوايل قرن ششم پيش از ميلاد .هردوت 1اشاره مي كند كه اين ناحيه بين فريقيا2 و سيليسيا3 در پنج قرن پيش از ميلاد واقع شده بود . زنوفون در كتاب اش اشاره دارد كه مردم اين منطقه در زير زمين زندگي مي كردند گرچه در اوايل اين سكونتگاه ها ناشناخته بودند  .منطقه  تيبريوس4 از يك ايالت رومي ايجاد  شده بود  آنجا جايگاه مقدسي براي نضارا , كساني كه در شهرهاي زير زميني موجود مخفي شده بودند كه دراين شهرها  هزار كلسيا و صعومه ساخته شده بود .موقعي كه اعراب درقرن هفتم وهشتم   سروع به حمله كردند . آنان دوباره به شهرهاي زير زميني كه استادانه وبزحمت درست شده بود پناه بردند .اين منطقه در زمان هخامشيان به كاتپاتوكيا معروف بود بعدها به كاپادوكيا (سرزمين اسب وزيبا) تبديل شد .  

كاپادوكيا ,امروزه ازسه استان  و پنج شهر مدرن  آكساراي1 نوشهير2 , كاشير, كيرشير و نيد(; Nevsehir, Nigde, Aksaray, Kayseri, Kirsehir)  تشكيل شده است . كاپادوكيا , به وسيله جاده، سه و نيم ساعت از آنكارا فاصله دارد و يكي از زيباترين مناطق  جهانگردي در تركيه است.

كاپادوكيا, شرايط طبيعي , تاريخي و فرهنگي   خاصي براي جهانگردان وبازديدكنندگان كه برنامه براي حداقل سه روز كاملي براي درك واحساس ناحيه بوجود مي آورد . بطوريكه اورقاپ Urgup))

كه يك شهر كوچك با مغازه ها و  رستوران‌ها و هتلهاي زيبا و مركزي خوب براي ديدار شما  در كاپادوكيا ايجاد شده است .

 

مكانهاي ديدني كاپادوكيا :

Goreme

گورم:   يك  ازسكونتگاههاي اوليه  دراين ناحيه است .بيش از  30 كليسا كه از بهترين كليسا ها ي كاپادوكيا مي توان در اينجا ديد . تاريخ بيشتر كليسا به قرنهاي 9 تا 11 برمي گردد و حاوي نمونه هاي زيبا از نقشه هاي ديواري بيزانس است .

Uchisar

يوچيسار : يك نوع دژ نظامي كه دربالاي صخره بلند ايجاد شده است و.منظره وچشم انداز كپادوكيا از اين مكان بدرستي بي همتا است .

Zelve

 

زلو : يك سكونتگاه ميانكوهي است دراين  مكان اولين سميناررهبانيت برگزار شده است .دراين ناحيه  مسكن هاي مخروطشكل قرمز و كليساهاي كوچك از دوره هاي مختلف مي توان ديد .

Avanos

  اوانوس : دراوانوس سنت  ساخت سفالگري به دورهاي رومي برمي گردد .خاك رس قرمز استفاده شده در صنعت سفالگري ازسواحل  رودخانه قرمز(قزل ايرماق) نزديك بدست آمده است .البته استرابو معتقد است اين جابه معبد زئوس اختصاص داده شده است .

Soganli Valley

 

دره سوقانلي :  يكي از زيباترين نواحي در اين منظقه است .تقريباً 150كليسا در اينجا وجو دارد . نمونه هاي بسيار جالب از كليساهاي كه از صخره بريده شده  با نقاشهاي ديواري زيبا وجود دارد .

Underground City of Kaymakli

 

شهر زير زميني كايماكلي: اين شهر از توف هاي آتش فشاني در عمق 300 فوتي در طول قرن 6 تا       10ايجاد شده است . واز هفت طبقه و هرطبقه يك شهر مي باشد كه بوسيله تونل هاي  پلكاني پرييچ به هم ارتباط دارند .

Underground City of Derinkuyu

 

شهر زير زميني درين كويو  : اين شهر  تقريباً 20 طبقه است اگرچه هشت طبقه آن امروز ديده مي شود و برآورده مي شود كه گنجايش 20هزار نفرجمعيت را دارد .

 

 Nidge

 

نيد :در جنوب شهراورقاپ((Urgup نيد را كه يك دژنظامي مي توان ديد درمدت حكومت سلطان علاالدين كيقباد ساخته شده است . شهر نيد از صومعه ومجموعه اي از كليساهاي كه از صخره بريده شده با نقاشي هاي  آبرنگ زيبا حفظ شده , تشكيل شده است .

Ihlara Valley:, ,

 

دره ايهلارا  :جنوب غربي اورقاپ(( Urgup نزديك شهر اكساراي(Aksaray) در دره ايهلارايك  منطقه دوره افتاده كه تقريباً  6 مايل طول  و 75 يارد پهن دارد .اين  دره تنگ  كه پر از كليساي قرن يازدهم است .

 

   درين كويو وشهر زير زميني آن

      اين محل در مركز آناتولي در كنار جاده نوشهير قرار دارد , جمعيت آن 5 هزار نفر است .1350 متر از سطح دريا ارتفاع و 55 كيلومتر از نيده فاصله دارد . درسال 1963 بطور اتفاقي در اين محل يك شهر زير زمين شد وازسال 1965 اجازه بازديد از آنجا داده شد در اينجا تعداد زيادي كليسا و اولين ديوانه خانة جهان وجود دارد به نظر محققين و كارشناسان در اين محل هيتي ها , رومي ها و اهالي بيزانس و احتمالاً انسانهاي اوليه زندگي مي كرده اند . تحقيقات در اين زمينه به اين نتيجه رسيده است كه هيتي ها اولين طبقه شهر را بعنوان اردوگاه ويا انبار مورد استفاده قرار مي داده اند .

      وقتي كه امپراطوري روم درسال 476 ميلادي به رم شرقي و غربي تقسيم شد . درين كويو در حومه شهر قيصريه بوده است . درزمان امپراطور ژوستين اول 565 527 ميلادي كاپادوكي ها زندگي عشايري وكوچ نشيني داشته اند مسحيت را در درين كويو ترويج كردند درقرن ششم وهفتم ميلادي اين شهر به تدريج به وسعت چهار كيلومتر رسيد. بايدتوجه داشت كه اين منطقه يك محل آتش فشاني بوده است .

      البته تعداد طبقات را نمي توان بطور دقيق حدس زد ولي تاكنون هشت طبقه آن پيدا شده است كه درعمق 55 متري زمين قرار دارد ومساحتي به وسعت 2500 متر مترمربع را در برمي گيرد .

      در اطراف درين كويو تعدادي شهر زير زميني وجود دارد كه همة آنها كوچكتر از درين كو هستند . در اين شهر مسيحيها در طبقات اول ودوم زندگي مي كردند وطبقات ديگر به عنوان پناهگاه مورد استفاده قرار مي گرفته است .در طبقه اول اتاقهاي غذا خوري وناهار خوري , توالت , آشپزخانه , انبارها , وطويله قرار داشته است . در طبقه دوم يك كليسا به طول وعرض هفت درشش ونيم متر با پله هاي ورودي قرار دارد. ارتفاع اين كليسا هنوز بطور دقيق مشخص نيست زيراكه اين كليسا بطوركامل حفاري نشده است در طبقه سوم وچهارم كليسا , انبارها , پناهگاهها , مدارس مذهبي وحوضچه هاي غسل تعميدي وجودارد .

      تونلها درين كويو را به ساير شهرهاي زير زميني وصل مي كنند يك تونل در طبقه سوم قرار دارد كه در ين كويو را كايماكلي كه يك شهر زير زميني ديگر به فاصلة 9 كيلومتري است وصل مي كند در اين تونل 3 تا 5 نفر مي توانند براحتي وبه حالت ايستاده راه بروند . البته اين هواكشهاي اين تونل آسيب ديده اند وبايد ترميمم شوند .

      اين تونلها بوسيله اهالي شهرهاي زير زميني به عنوان مخفي گاه وپناهگاه به هنگام حملات دشمن مورد استفاده قرار مي گرفته است . آثاري بدست آمده كه نشان مي دهد طبقات ديگر هم به عنوان مخفي گاه ويا پناهگاه مورد استفاده بوده است .

      درهاي سنگي بزرگي به شكل غلطك ساخته شده اند كه نشان مي دهد براي بستن راه عبور بكار مي رفته است . در مواقعي كه يك شهر زير زميني مورد هجوم وحمله قرار مي گرفته اهالي اين شهرها درهارا مي بستند بطوريكه اين درها از خارج قابل باز كردن نيستند و كاملاً راه عبور را مي بندند .

      در آخرين طبقة شهر زيرزميني درين كويو ,چشمه هاي آب, راههاي فرار هواكشها , كليسا , قبرستانها وصندلي هاي اعتراف به گناه وجود دارند . در شهر زير زميني درين كويو 52 هواكش وجود دارد كه ارتفاع بعضي از آنها به 70 تا 75 متر مي رسد قسمت تحتاني اين هواكشها به منابع ذخيره آب مربوط مي شود . انتخاب نام درين كويو (چشمة عميق ) اشاره به همين مطلب است . تا سال 1962 نياز آب مردم شهر ازهمين منابع آب زير زميني تامين مي شد كه بعد از آن نيز اين منابع به پمپ مجهز شدند .

      كليسايي كه در آخرين طبقه قرار دارد 25 متر طول 10 متر عرض و 5/3 متر ارتفاع قرار دارد . شكل اين كليسا بصورت صليب است بهمن دليل خيلي ها آنرا كليساي بزرگ شبدر مي گويند روبروي كليسا يك تالار برزگ وجود دارد كه داراي 3 ستون ويك فضاي بزرگ است درآن زمان زندانيان را به اين ستونها مي بستند . بعضي از دانشمندان معتقدند كه اين تالار بعنوان فضاي (كانديل)است كانديل شبي است كه به مناسبت جشنهاي مذهبي چراغاني مي شود .

      در منطقه درين كويو هنوز 450 تا500 شهر زير زميني كوچك وبزرگ وجود دارد كه حفاري شده اند تقريباً 600 دريا دراوزه است كه به اين شهرها باز مي شوند اين درها در طبقه اول قرار دارند وفضاي پشت آنها از طرف اهالي بعنوان انبار استفاده مي شده اند . خانه ها بروي هم 18 تا 20 طبقه هستند و هنوز بدرستي معلوم ومعين نشده كه سيستم كانال كشي اين شهر 4 كيلومتري چگونه ساخته شده است . در قسمت غربي شهر يك فضاي خالي وجود دارد كه احتمالاً موقعي آبگير بوده است وتصورمي شود زماني مسئله فاضلاب را آنجا حل مي كرده اند . سه طبقه اول شهر زير زميني بهم وصل هستند در اينجا 10 هزار نفر زندگي مي كردند . گمان مي رود كه بعضي از اين طبقات را اسراي عرب كنده اند . پيراميدهاي اهرام مصر را حدود 100 هزار اسير در طرف 30 سال ساخته اند . در اينجا اين سئوال پيش مي آيد براي ساختن درين كويو چه تعداد كارگر ودر چه مدتي كار كرده اند ؟ براي اين سئوال هنوز پاسخي يافت نشده است .

هتيترها و فريگرها :

      هتيتره بيش از 3 هزار سال در قلب آناتولي صاحب امپراطوري قدرتمند و بزرگي بوده اند . ابنيه و آثار آنها همه در چهارگوش جغرافيايي آنكارا , مالدتيا , كنيا , و مرز سوريه يافت مي شود پايتخت آنها كه 100 كيلومتر با آنكارا امروزي فاصله داشته , هاتوسا نام داشته است . تقريباً در سده هفد هم قبل از اقوام ديگري نيز از شمال شرقي بسوي آسياي مركزي آمدند كه البته زير سلطة مردمان           بين النهرين بودند . اين مهاجرين در سواحل درياي سياه ماندند وبعضي از آنها نيز دردرين كويو مستقر شدند . با حفاريها يي كه در آناتولي صورت گرفته است مشخص شده است كه در آسياي صغير يك تمدن غني وجود داشته است و التبه تمدن بين النهرين بر آنها برتري داشته است . بين سالهاي 1200 تا 800 قبل از ميلاد هيچگونه اثري از اين قوم در دست نيست در اين زمان اقوامي بر هتيترها هجوم آورده وبر آنها غلبه كرده و حمام خون براه انداخته اند محققان حدس مي زنند كه اين اقوام فريگرها بوده اند .دركتاب هنر هتيترها اثر پروفسور اكرم آگوركال چنين مي خوانيم :

«در سال 2000 قبل از ميلاد زندگي يكنواخت آناتولي توسط قبيلة بيرحمي نابوده شده است بقاياي آتش سوزي از اين دوران إر آلاجاهويوك بوقازكوي پيدا شده است و همينطور در كارااوكلدن , روندارتپه و كاراهويوك بقاياي آتش سوزي بدست آمده است و اين در حالي است كه در          درين كويو هيچ اثري از آتش سوزي نيست »

هتيترها كه از نژاد هندوژرمن ها هستند طبقه اول شهر زير زميني درين كويو را بعنوان انباراستفاده مي كرده اند ولي  در هنگام هجوم وحمله ازاين فضاها بعنوان پناهگاه استفاده مي كرده اند . در درين كويو يك آسياب سنگي براي تهيه آرد يك منبع ذخيرة آب به گنجايش سي هزار ليتر وجود دارد .

در منطقه درين كويو آثاري زيادي از فريگر ها بدست نيامده است ولي بر اساس تحقيقاتي كه تاكنون صورت گرفته است در گيل دره 4 كيلومتري درين كويو بقاياي يك شهر قديمي كشف شده كه در آن آثاري از دهقانهاي فريگر شده است .

دلايل ترك شهر درين كويو از سوي مردم بيزانس : 

      در پايان سدة ششم بعد از ميلادي جنگي بين ساكنان بيزانس و عربها شروع مي شود در طول اين جنگ 3 بار درين كويو سقوط مي كند بيزانسي ها شهرهاي زير زميني را ترك مي كنند وبدبن ترتيب درين كويو اهميت خودرا از دست مي دهد در اين زمان بعضي از شهرهاي زير زميني با سنگ و شن پرشده اند .

      در قرن هفتم ميلادي مسيحيت بطور كاملاً علني ترويج مي يابد مسيحيها از طريق سوراخ كردن صخره ها وتپه ها كليساهايي بنا مي كنند كه درآن بسياري از طلاب مذهبي تعليم يافته اند . در پايان سدة هفتم ميلادي اين به تصرف امپراطوري سجلوقيان در مي آيد و آثاري از اين دوره در دست . در قرن چهاردم آناتولي به امپراطوري عثماني تعلق مي يابد  در اين موقع اهالي بيزانس مجبور به ترك كليساهايي مي شوند كه در دل صخره ها ساخته بودند .

      در قرون شانزدهم و هفدهم كليساهايي روي زمين در درين كويو بنا مي شوند كه بغايت جالب توجه هستند يكي از اين كليساها در سال 1945 به يك مسجد تبديل شده است . شهرهاي زير زميني كه در نزديك درين كويو هنوز حفاري نشده است عبارتند از : آيان گوبله , كراي جي شار , كاراوانسيري, ...... مع هذا از خرابه هاي آنها مي توان يافت كه همه آنها خيلي هنرمندانه بر پا شده اند .

      در درين كويو يك صومعه وجود دارد كه در عين حال قديمي ترين ديوانه خانة جهان بشمار مي آيد اين صومعه در زير طبقه اول قرار دارد قبل از سال 1923 اين صومعه از طرف دكتر آيا سوزوري و دكتر آيا نايروز كه از آهالي تركيه و مسيحي بودند بازسازي شد . در اين صومعه كارگاههاي مختلف , انبارهاي دارو و ظروف آب غسل تعميد وجود دارد علاوه بر اين محلي در آنجا هست كه بيماران رواني را در آن مي بستند و نگهداري مي كردند تا معالجه شوند .

حفاريها , انسانها و شهرها ي زير زميني :

      زيبايي تاريخي و طبيعي كاپادوكيا ناشي از تلقيق نزديك طبيعت , تاريخ , و انسانهاست و شهرهاي زير زميني در اين منطقه بيشتر قابل توجه هستند .

      در اين منطقه 36 شهر زير زميني وجود دارد آيا كاپادوكيا را با مناطق خود كه در طول زمان بيشتر كشف خواهد شد انسانهاي جهان ديگري ويا ساكينين زير زميني كه هيچگاه نور خورشيد را نديده اند و مانند مورچه زندگي مي كرده اند ساخته اند . با تكنيك آن زمان بايد خيلي دشوار باشد كه شهرهايي بدينگونه در زير زمين ساخته شود وسنگ وخاك آن را دريك مخفيگاه بريزند . يگانه منبع نور اين شهرها چراغهاي روغني بوده كه بدون ترديد اين سيستم روشنايي كافي نبوده است . به احتمال خيلي زياد بنظرمي رسد ابتدا هواكشها ساخته شده اند زيرا در غير اين صورت كاركردن بعلت كمبود اكسيژن امكان پذير نبوده است . اين لوله ها ي هواكش بين 70 تا 75 متر در زمين فرومي رفتند تا اينكه به آبهاي زير زميني برسند و البته هواكشها از پهلو نيز (به حالت افقي ) بهم ارتباط داشتند . از طريق هواكشها سنگ و خاك را خارج مي كردند . اما هنوز مسئله اينكه خاك وشنها را كجا ريخته اند بدرستي روشن نشده است . شايد بتوان به اين صورت پاسخ داد . اگر به دقت به منطقة كاپادوكيا نطر بياندازيم اين محل از تپه هاي منعدد و دخمه هايي كه محل قبرها مي باشد تشكيل شده است . شهرهاي زير زميني در اطراف درين كويو كوچكتر ولي درين كويو بزرگترين شهر زيرزميني كاپادوكيا مي باشد , خاك وشن شهرهاي كوچك در درههاي مناسبي ريخته شده كه درطول زمان براثر فرسايش از بين رفته اند .

      بيابان اطراف درين كويو مسطح است و قفط در مركز اين محل رودخانه اي در جهت كايماكلي , درين كويو واقع شده است كه در دره اي قرار دارد اين رودخانه 50 تا 60 متر پهنا دارد و طول آن 8 كيلومتر است . قسمتي از خاك وشن شهر زير زميني درين كويو در اين منطقه و قسمت ديگر آن در غرب درين كويو در رودخانة سوقو ريخته شده است . زيرا اگر اين خاك وشن را در سطح ريخته بودند مي بايست تپه اي بزرگ ايجاد مي شده است كه اينطور نيست اين فرض هم كه خاك و شن را بطور يكسان در سطح پخش كرده باشند صحيحي نيست زيرا در اين صورت بايد خاك اين منطقه غير مزروعي باشد كه اين چنين نيست .

      چه چيزي انسانها را وادار مي كند كه جهان بالا (روي زمين) را رها مي كنند و با سخترين شرايط شهرهاي زير زميني بسازند به اين نتيجه مي توان رسيد كه بدون شك هيچ چيزي وجود ندارد كه انسان (اشرف مخلوفات گيتي) نتواند انجام دهد .

      وقتي كه وضعيت وشرايط شهرهايي زيرزميني بطور دقيق تر مورد مطالعه قرار مي دهيم در مي يابيم كه اين شهرها در روي تپه ها ويا پاي يك تپه واقع شده اند .

      اين اقوام احتياج و نياز مبرمب داشته اند كه خود را در مقابل خطر حفظ كنند و براي اين منظور بايد يك پناهگاه ماندني بر اي خود مي ساختند و بهمين منظور منطقة كاپادوكيا را انتخاب كردند علت  اين انتخاب را بوضوح مي توان دريافت ودليل آن وجود سنگهاي رسوبي و ضخره هاي نرم در اين منطقه است زيرا فقط با اين انتخاب مي توانستند با استفاده از تكنيكهاي آنروزي شهرهاي زير زميني بسازند .

      تفاوت طبقات بالايي واپاييني بسيار مشخص است طبقات بالا و پاره اي از هواكشها سخت شده اند و جايي تيشه روي آنها وجود ندارد در حاليكه برعكس در طبقات زير ين و بقيه هواكشها سنگها نرمتر است وحتي امروز هم مي توان روي آن كار كرد ود اين قسمت بوضوح مي توان اثرات تيشه را ديد ولي در مجموع هواكشها خيلي با دقت كار شده اند بعضي مقطع دايره و بعضي از آنها مقطع مربع دارند

      درسال 1910 بك انگليسي بنام كمپل تامپسون در تنگة سوقان لي كه در 26 كيلومتر ي درين كويو واقع است سنگها , بيل م چند  ابزار مشابه از دورة پالة اولتيك پيدا كرد و از آنجا كه شهرهاي زير زميني در اين منطقه واقع شده است اين سئوال مطرح مي شود كه آيا طبقات بالايي اين شهرها مربوط به دورة پاله اولتيك است يا نه ؟ ولي آنچه مسلم است اينكه طبقات پاييني در زمان رومي ها و بيزانسي ها ساخته وحتي گسترش پيدا كرده است . زيرا در طبقه هفتم درين كويو يك كليساي صليبي شكل با سنگهاي غسل تعميد و احتمالاً مدارس مذهبي كشف شده است . درر اين شهر زير زميني هرچه انسان درعمق بيشتري در زمين فرو مي رود بخوبي در مي يابد كه گردش هوا و تهوية آن بهتر مي شود اين وضعيت را بخصوص در پايين ترين اطاقها و فضاهايي كه در شهر زير زميني درين كويو وجو دارد مي توان مشاهده كرد . اگر در طبقه هفتم با يك سيگار روشن كنار يكي از اين هواكشها بايستيم مشاهده مي كنيم كه چطور دود سيگار به طرف پايين كشيده مي شود ولي اگر با همين سيگار روشن در خروجي اين طبقه بايستيم دود بطرف بالا كشيده مي شود . در اين محلها چه در تابستان و چه در زمستان دماي هوا 7 تا 8 درجه مي باشد و فقط در اطاقها ومحليهايي كه از اين هواكشها دور هستند دماي هوا 3 تا 5 درجه مي باشد .

جالب توجه سوراخهايي هستند كه 10 سانتيمتر قطر و 3 تا 4 عمق دارند وبه فضاي آزاد باز مي شوند مطمئناً از اين سوراخها بعنوان سيستم خبر دهي استفاده مي شده است . در بعضي قسمتها 2 تا از آنها كنارهم ودر بعضي قسمت ها يكي از آنها موجود است .

سئوال , چه كساني اين مخفي گاهاي زير زميني را ايجاد كردند  ؟ .

      در بارة شيوه زندگي وسيستم اجتماعي اين انسانها تا امزوز اطلاع دقيقي در دست نيست فقط مي دانيم كه چند خانواده از يك آشپزخانه مشترك استفاده مي كردند زيرا با شگفتي بايد گفت در اين استقرارگاههايي كه پراز انسان بوده تعداد آشپزخانه ها خيلي كم است . اين مطلب كه جمعيت اين مناطق در آن زمان به مراتب بيشتر از امروز بوده از اينجا معلوم مي شود كه كوهها و تپه هاي اطراف اين منطقه كاملاً به قطعات كوچك تقسيم شده بود كه احتمالاً بعنوان باغچه و باغ مورد استفاده بوده است .

      با نظر انداختن به اين شهر هاي زير زميني اين فكر پيش مي آيد كه انسانها از ترس تعقيب و شكنجه توسط انسانهايي ديگر چه زحمتي رابايد تحمل مي كردند . امروز ه نيز با توجه به عملكرد دولت تركيه و سياست او در مورد منطقه مورد مطالعه يعني استفاده از جذابيتهاي توريستي آن براي كسب إرآمد ارزي , تصميمات جديدي را به مورد اجراً گذاشته است ازجمله :

1- ارائه امتيازات خاص به سازندگان كارخانجات 

2- ايجاد امكانات خدماتي ورفاهي در زمينه جلب توريست (هتل , مراكز پست , ارتباطات )

3- ايجاد راههاي ارتباطي جديد در منطقه

اينها همه درراه تغيير فرهنگ زيست و سنتي مردم منطقه صورت گرفته است تا بدينوسيله پذيراي توريستهاي اروپايي و امريكايي باشند ودر نهايت خدمتگذاران خوشرو براي آنكه توريستها راضي به كشورشان باز گردند .

      مردماني كه پدرانشان در همين سرزمين براي دفاع از جان ومالشان شهرهاي زير زميني را بنيان گذارند حلا بايد بينديشند كه چگونه حربه اي براي دفاع دربرابر غارت فرهنگي امروز بيابند .



5 گرني, اليور ص 76- 1371

1- Herodotus

2- Phrygia

3- Cilicia

4-Tiberius

1

2

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
تهیه طرح هادی برنامه ریزی روستایی برنامه ریزی ناحیه ای
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 589
  • بازدید کلی : 14,430